تلخ تر از پایان

حس میکنم یه چیز نزدیکه یه چیز نا خوشایند مثل یه خداحافظی همیشگی مثل یه پایان مثل یه تمام شدن انگار همه چی امشب میخواد تموم بشه انگار فردا که بیدار میشم همه چی یادم میره انگار تو این مدت یه مسئولیتی داشتم که امشب تموم میشه اما خوشحالم که بالاخره تونستم انجامش بدم شاید امشب همه چی تموم بشه حالا با تموم وجود احساس میکنم... که پایان خیلی تلخه خیلی... آسمون آبی ستاره های طلایی برگ های پاییزی بارون  تنها چیزهای دوست داشتنی برایم بودند که حقیقت داشتند. همشون امشب میخوان به پایان برسن اگه تو دنیا یه چیز تلخ تر از حقیقت باشه اون پایانه.   دلم تنگ میشه برا همه چی دلم تنگ میشه برای آسمون برای خورشید برای ستاره ها برای بارون برای پاییز برای تلخی های حقیقت دلم تنگ می شود همه چیز مثل قبل میشه همونطوری که بود همون طوری همه بودن همون طوری که من بودم این ها فقط یه قسمت کوچیک بود پس...  همه چیز داره تموم میشه. یادت باشه بعد از هر آغاز شاید اتفاقات خوبی بی افته اما همیشه بعد از هر آغاز یه پایانی هست.     مدار ها: پایانی هست